[ بدون نام ]
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1384 ساعت 09:33 ب.ظ
من بودم وخدا گونه های آسمون از خجالت سرخ شد .... کی میدونه چی پیش میاد بابا بی خیال نمیگم...
[ بدون نام ]
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1384 ساعت 09:57 ب.ظ
بپر یالا بپر. بپر دیگه دیوونه . دلم برای ده دوازده سال پیشتر پر میزنه اینم یه جورشه دیگه حالا منم و پای پیاده چشمامو میبندم تو هم هستی همه هستند دلم میخواد یکی یکی ... زمستونه بخاری نفتی میسوزه خونه رو گرم کرده همه جا به هم ریخته است به گمونم نزدیک عیده رختخوابا هنوز پهنه بارونم میاد ؟ تو کوچه سگ پر نمیزنه اما این دل سگ مصب من تو سینه داره پرپر میزنه همه جا خیس شد بارون میاد دیگه میدونستم احمق نشو برا یه بارم شده سعی کن واقعیتو قبول کنی اینم یه جورشه دیگه...
من بودم وخدا
گونه های آسمون از خجالت سرخ شد
....
کی میدونه چی پیش میاد
بابا بی خیال
نمیگم...
بپر یالا بپر. بپر دیگه دیوونه . دلم برای ده دوازده سال پیشتر پر میزنه اینم یه جورشه دیگه حالا منم و پای پیاده چشمامو میبندم تو هم هستی همه هستند دلم میخواد یکی یکی ... زمستونه بخاری نفتی میسوزه خونه رو گرم کرده همه جا به هم ریخته است به گمونم نزدیک عیده رختخوابا هنوز پهنه بارونم میاد ؟ تو کوچه سگ پر نمیزنه اما این دل سگ مصب من تو سینه داره پرپر میزنه همه جا خیس شد بارون میاد دیگه میدونستم احمق نشو برا یه بارم شده سعی کن واقعیتو قبول کنی اینم یه جورشه دیگه...
خیلی زیبا بود...خیلی...اهنگ اینجا هم خیلی قشنگه
مارا که درد عشق و بلای خمارکشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند
نیستی...نیست + ی