یاحق
داشتم آرشیو نوشته هامو مرور میکردم که یهو دیدمش.
اینو میگم...
پنج شنبه 12 تیر 1382
بازهم غروب وخستگی سراغ از آفتاب قلب من گرفت
دوباره سوز دلشکستگی تن نحیف و تازه رسته مرا
به لرزه ی همیشه آشنا
به تازیانه های پرتوقع فراق سخت نواخت
و یادسخت صخره های کوه بیستون دوباره زنده شد.
غم گذشته و گذشته ی غم توباز هم مرابه سمت بی نهایت بعید نشانه رفته بود.
خدای من!
نه!
باز هم خستگی دوباره سوز دلشکستگی
دوباره یاد روزگار دور
کلاس عشق وعشق کودکی
محبت تو ای همیشه آموزگار من
صفاوسادگی بچه های درس تو ـ تمام خاطرات کودکی ـ
نوازشی برای لحظه های بی تو بودن است
بهانه ای برای گفتن و شنودن است
برای من کلاس درس تو نوای دلنشین باز هم سرودن است ...
بگو!بگو!
تو ای الهه فراق!
جواب خسته ی به راه مانده را تو باز گو
چرا هنوز هم تمام خاطرات لحظه های درس
ـ تمام لحظه های عشق وبیم وترس ـ
برای این نخوانده درس عشق تازه مانده است.
۱۳۷۹هجری خورشیدی
نظرات [0]
---------------------------------------------
یادی ز نگا هی گاهی . موفق باشی
سلام ...........خوبی دوست خوبم من خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم .... خوشحالم که باز اومدم اگه مایل بودی با هم تبادل لینک کنیم بهم حتما بگو.....موفق باشی
موفق باشی
سلام. ممنون که به من سر زدید. امیدوارم همیشه موفق باشید
آقا ذوقال خیلی وقته که به کلبه ما سر نمی زنی
قصد دارم به تو هم لینک بدم ...
سلام
خوبید؟
ممنونم که سر زدید...
پیشاپیشا فرا رسیدن سال نو را خدمتتون تبیک عرض میکنم و امیدوارم سال جدید سالی توام با پیروزی...موفقیت و شادکامی برای شما و خانواده محترمتان باشد...
سبز و برقرار باشید...
خوندن و مرور خاطرات همیشه شیرین و قشنگه.