یاحق
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
جام می و خون دل هریک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد...


به رهی دیدم برگ خزان

پژمرده ز بیداد زمان کز شاخه جدا بود

چو ز گلشن رو کرده نهان در رهگذرش باد خزان

چون پیک بلا بود

ای برگ ستمدیده ی پاییزی

آخر تو ز گلشن ز چه بگریزی

روزی تو هم آغوش گلی بودی

دلداده و مدهوش گلی بودی 

ای عاشق شیدا دلداده ی رسوا گویمت چرا فسرده ام

در گل نه صفایی باشد نه وفایی

جز ستم زدل نبر ده ام

بار غمش در دل بنشاندم

در ره او من جان بفشاندم

تا شد نو گل گلشن دید چمن

رفت آن گل من از دست با خاروخسی بنشست

من ماندم و صد خار ستم و این پیکر بی جان

ای تازه گل گلشن پژمرده شوی چون من

هر برگ تو افتد به رهی پژمرده و لرزان

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
Agh Teymoor چهارشنبه 4 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 07:40 ب.ظ http://vajak.blogsky.com

in musicesham mizashti dige !!

هیچکی چهارشنبه 4 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 08:19 ب.ظ

سردمه لعنتی!
چرا اینو نمی فهمی...

[ بدون نام ] چهارشنبه 4 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 08:48 ب.ظ

حال همه‌‌ی ما خوب است
ملالی نیست جز
گم شدن گاه به گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی‌سبب می‌گویند
با این همه اگر عمری باقی بود
طوری از کنار زندگی می گذرم
که نه زانوی آهوی بی‌جفتی بلرزد
و نه این دل ناماندگار بی‌درمان...

(سید علی صالحی)

حسین جمعه 6 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 07:10 ب.ظ

نیستی دوباره....دوباره که خوابت برده
انتظار داشتم دیگه میام اینجا دلم نگیره داداشی...راهتو چیدا کن... تکلیفتو با خودت مشخص کن....یا علی

فانی شنبه 7 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 09:04 ب.ظ http://heat40.blogspot.com

ببار ای بارون ببار ...

نرگس دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 11:17 ق.ظ http://www.narcissus79.blogsky.com/

چراغهایی که برام میاری هر جا بذاری خوبه هر جا بذاری همه جا روشن میشه. با این سلیقه خوبی که من تو وبلاگت میبینم جاش رو میذارم به عهده خودت

[ بدون نام ] سه‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 08:36 ب.ظ

خب من عدد هفت را بسیار دوست می دارم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد