یاحق

از دیشب تا حالا ساعت توی هال کارش شده همین.

دوثانیه میره جلو.

یه ثانیه برمیگرده عقب.

یه ثانیه هم درجا میزنه.

 

وعجب که چه احساس همدردی می کنم من با این ساعت که دوازده دقیقه و پانزده ثانیه تا ساعت صفرباتری اش به اتمام رسیده است گویا.هه هه هه.

 









این ساعت توی هال احتمالا نمی دانسته اینجانب یک عالمه تمارین دارم که باید بنویسم.وگرنه مرض که نداشته.

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:07 ق.ظ http://mahdipanahi.blogsky.com

چشم مخصوص تماشاست
اگر بگزارند وتماشای توزیباست اگر بگذارند

به من عاشق مسکین به حقارت منگر
دل من وسعت دریاست اگر بگذارند

غضب آلود نگاهم نکنید ای مردم
دل من مال شماهاست اگربگذارند

من زه اظهار نظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگربگذارند

دل غم دیده من این همه آواره نگردد
خانه دوست همین جاست اگربگذارند

نرگس پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:43 ب.ظ http://azrooyesadegi

فکر کنم محاسبه ساعت خیلی سخت باشه اینجوری دو ثانیه میره جلو یه ثانیه میاد عقب یه ثانیه در جا میزنه بیابید پرتغال فروش را!!
اون ساعته هم فکر کنم خوب داره بهت میخنده اینجوری: هه هه هه...

صادق جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:12 ق.ظ http://restart.blogsky.com

از عقربه جلوترم، اما به تو نمی‌رسم
از این پرنده‌ها سرم، تنها به تو نمی‌رسم
تنها تویی که اونور مرز نفس‌های منی
تنها تویی که دم به دم، به هق‌هقم سر می‌زنی

بذار که از تو بگذرم، مثل شب از دل شب
بذار که از تو پر بشم، مثل یه حوض لب به لب

وقتی که دل رو به زوال
وقتی که آرزو محال
تو بخون از سر آواز
وقتی که حتی لاله لال
...

صادق جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:47 ق.ظ http://restart.blogsky.com

شاید این احساس دلتنگیست
که پای ساعتم را لنگ میکند

[ بدون نام ] جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:26 ب.ظ

غمگینم و یا شاید خسته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد