. . .

نظرات 5 + ارسال نظر
مجید دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:04 ب.ظ

یاد سه نقطه ی خودمم ... ولی من یه علامت تعجب کنارش داشتم!

صادق چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:12 ب.ظ http://restart.blogsky.com

گرفتار سنگینی سکوتی هستی
که گویا قبل از هر فریادی لازم است؟!!

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:57 ب.ظ

من و تو نوشته هایی را سوار بر خطوط پرسرعت اینترنت هزار دفعه بخوانی از بر کنی و مدام با خود تکرار تکرار کنی... دقیقن می شود هزار و هفتصد و چهل و نه فاکتوریل گفتم که اینجا هر کسی راه خودش را می رود خواهی نخواهی حالا هی من خودم را به آب بزنم تو خودت را به آتش به همه ی اینها اضافه کنید شیطنت گاه گاه کلماتی که اسیر طبع موزون و ذوق سرشار این بنده ی حقیر در وادی معنا دست و پا که چه عرض کنم بال بال می زنند... چه شلم شوربایی به پا می شود وای وای وای ............... که یکی هست و نیست جز او/ وحده لا اله الا هو

حسین پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:19 ق.ظ

یه دفعه من یه نوشته ای رو فرستادم همش خالی رفت.....بچه های باحال نت هم شروع کردن به تفسیر اون خالی ها......خالی ها.....پوچ!

میو دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:49 ق.ظ http://barahooot.persianblog.com

باشد. همین که تو گفتی. راستی این روزها مادری کردن کار سختی است. میتوانی سکوت کنی اما به جایش و رضایت ندهی تا راخت شود. اینطور راحتتر است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد