هاتفی از گوشهی میخانه دوش ...
و بگو داستان ما
داستان من و خدایی است
که مرا شیر داد
و به شیفتگی خویش مرا امر داد
قل اعوذ برب الناس
ملک ناس
اله الناس
و من پناه می برم به تو از آن شیطان که وسوسه و اندیشهی بد افکند در دل مردمان