با اینکه عمران میخونم و میخوام که ادامه بدم ولی فک که میکنم اون تساهل و تسامح برا مدیریت ایرانی رو ندارم وگرنه دوست داشتم شهردار بودم.آینده­م تا پنج سال بعد از فوق به کسب تجربه و درآمد خواهد گذشت اونم نه تو سیستم دولتی که دیدم چطور آدمُ، فکرشُ بسته نگه میدارن برای بعدش هیچ تضمینی به موندن ندارم شاید رفتم روآندا شایدم رفتم پاریس پیش سایمون خدارو چه دیدی اما تا قبلش خوب ایرانُ گشتم...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اینجا فرض کنید یک عکس از گهر حالا

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:29 ب.ظ

لبخند رضایت تو، آرامشی که طلب کردی برداشتن سنگینی بار از دوش ت کفایت م میکند...

[ بدون نام ] چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:17 ق.ظ

آقا شما باید فنارسه تون هم خوب کنید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد