یاحق

 

طلوع محمد

زمین و آسمان مکه آن شب نورباران بود

و موج عطر گل درپرنیان باد می پیچید

امید زندگی در جان موجودات می جوشید

هوا آغشته با عطر شفا بخش بهاران بود

...

درآن حال آمنه در عالم سرگشتگی می دید

به بام خانه اش بس آبشار نور می بارید

وهردم یک ستاره در سرایش میچکد رنگین و نورانی

وزین قدرت نمایی ها نصیب او

شگفتی بود و حیرانی

 

درآن دم مرغکی را دید با پرهای یاقوتی

ومنقاری زمرد فام

که سویش پرکشید از بام

ودر صحن سرا پرزد

وپرهای پرندین را به پهلوی زن دردآشنا سایید

به ناگه درد او آرام شد،آرام

به کوته لحظه ای گرداند سر را آمنه با هاله امید

تنش نیرو گرفت و در دلش نور خدا تابید

چو دید آن حاصل کون و مکان ولطف سرمد را

دوچشمش برق زد تا دید رخشانچهر احمد را

سپس بشنید این گفتار وحی آمیز

_ الا ای آمنه ای مادر پیغمبر خاتم

سرایت خانه توحید ما باد و مشید باد

سعادت همره جان تو جان محمد باد

...


              

روانت شادمان باد!

کجایی ای عرب ای ساربان پیر صحرایی؟!

کجایی ای بیابانگرد روشن رای بطحایی؟!

که اینک برفراز چرخ،بینی نام احمد را

ودرهر موج بینی اوج گلبانگ محمد را

محمد زنده و جاوید خواهد ماند

محمد تا ابد تابنده چون خورشید خواهد ماند

جهانی نیک می داند

که نامی همچو نام پاک پیغمبر موید نیست

ومردی زیر این سبز آسمان همتای احمد نیست

زمین ویرانه بادو سرنگون باد آسمان پیر

اگر بینیم روزی در جهان نام محمد نیست

 

مهدی سهیلی

 

           

 

 

نظرات 12 + ارسال نظر
صدر پنج‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:53 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
بسیار زیبا بود !
موفق باشی
صدر

پویا پنج‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.pesareshikamo.blogsky.com

سلام
اقا تبادل لینک استاده نظرتو بهم بگه فعلان
خدانگهدار

محسن پنج‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:34 ب.ظ http://sheydayi.blogsky.com

به سوالم جواب بده

آوای من جمعه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 03:06 ب.ظ http://avayeman.blogsky.com

عید شما مبارک. ان‌شاالله عیدی‌هامون رو خود آقا عنایت کنند:))

داداشی جمعه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:53 ب.ظ http://india.persianblog.com

الهم صل الی محمد و ال محمد :)

نرگس شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:45 ب.ظ http://rozaneh1001.blogsky.com

سلام عید گذشتتون میارک....سبز باشی و دلخوش...

آوای من چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:35 ق.ظ

سلام
فکر می‌کنم کامنتی که برای من گذاشتید با مال یکی دیگه اشتباه شده باشه؛ چون خیلی ربطش رو به مطلبم درک نمی‌کنم. اگه می‌شه توضیح بیشتر بدید لطفا.

قلی چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:03 ب.ظ http://ghapan.persianblog.com

شعر یست ماندگار

آبجی کوچیکه پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:15 ق.ظ http://brothernme.persianblog.com

کمی جالب بود اما از خودت بیشتر بنویس کتاب و شعر دیگران در دسترس همه هست و ثبت شده تا بخوانیم. از خودت بگو. حرف خودت را بزن بیشتر به دل میچسبه تا شعر و حرف دیگران رو تکرار کنی. راجع به اینکه: اینطوری شاید برای ما بهتر باشه!!!! بسیار عجیب بود . انگار ما رضایت داده ایم به استثمار(عقب نگه داشته شدن) ها؟

یاحق
ممنون
یکی یه روزی ازم پرسید اینارو واسه دل خودت مینویسی یا واسه اینکه دیگران بخونن.هنوزم این سوال برام بی جواب مونده شاید نخواستم بهش جواب بدم.
این میون به نظر میرسه اینکه گفتم شاید اینطوری برای ما بهتر باشه از همین قماشه
یا شاید منظورم این بوده که اینجوری قشنگتره
یا شاید اینکه باید قدر اکنون خودمون رو بیشتر بدونیم
یا شاید...
-البته این یه ذره شایدش بیشتره-
اینکه خدا خودش گفته من آسایش رو تو بهشت قرار دادم و ما تو دنیا پیش میگردیم که این یکی خیلی بی ربط بود چون تا چشم کار میکنه ساحل آرامشی دیده نمیشه
لااقل وقتی تو این دنیا دلامونو زده باشیم به دریا.
درپناه حق

سرمه پنج‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:47 ب.ظ

چی بگم والا گرفتاری و از این حرف ها دیگه!

کوثر جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 05:00 ب.ظ http://koosar1.persianblog.com

زیبا بود موفق باشی

مینا شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 06:21 ب.ظ http://mina123.blogsky.com

سلام
خوبید؟
مثل همیشه زیبا بود.
ممنونم اومدید پیشم.
بازم بیایید خوشحال میشم.
شاد و پیروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد