یاحقیک شب برآن شدم تاهمیشه از خویشتن خویش رها باشم
امشب حتی از سایه خویش به هراسم
و این چنین است عاقبت از خویشتن خویش رها شدن!
تو سپیدی/ من سیاهم/خسته ای گم کرده راهم/ گنه تو بی گناهی/ بی گنه غرق گناهم
چــــــــــــــــــــــــرا؟ببار ای برف سنگین بر مزارش......
و این چنین است عاقبت از خویشتن خویش رها شدن!
تو سپیدی/ من سیاهم/خسته ای گم کرده راهم/ گنه تو بی گناهی/ بی گنه غرق گناهم
چــــــــــــــــــــــــرا؟ببار ای برف سنگین بر مزارش......